شعر در مورد خال ، لب و گردن و صورت و گوشه لب یار و گونه و چشم و ابرو

شعر در مورد خال

شعر در مورد خال ، لب و گردن و صورت و گوشه لب یار و گونه و چشم و ابرو
شعر در مورد خال ، لب و گردن و صورت و گوشه لب یار و گونه و چشم و ابرو همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
حال من چون خال مشکین تیره شد
در فراق یار مشکین خال من
کاشکی! آن روی فرخ می نمود
تا ازو فرخنده گشتی فال من
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد خال لب

ای ماه، غمت جامه دل در خون برد
نادیده ترا رخت دل ما چون برد؟
آن خال که بر گوشه چشمست
ترا خال لب خوبان به زنخ بیرون برد

شعر در مورد خال لب یار

انتخاب نسخه جمعیت هستی است فقر
عاشق بخت سیه میباشد این جا خال خال
گامی از خود رفته ام وقتی بیاد گیسوئی
نقش چینم تاکنون بو میکنم ناف غزال
⇔⇔⇔⇔

شعر در باره خال لب

زان روی و خال دلستان برکش نقاب پرنیان
تا پیش رویت آسمان آن خال اختر برکند
خلقی چو من بر روی تو آشفته همچون موی تو
پای آن نهد در کوی تو کاول دل از سر برکند
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد خال گوشه لب

خالی که مرا عاجز و محتال بکرد
خطی برسید و دفع آن خال بکرد
خال سیهش بود که خونم می ریخت
ریش آمد و رویش همه چون خال بکرد

شعری در مورد خال لب

دانه سوخته خال، پر و بال رساند
بر لب کشت همان خال بود دانه ما
چند از دور کسی دست بر آتش دارد؟
رشته فرسود ادب شد پر پروانه ما
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد خال

خط بی خال بود دایره بی پرگار خال
بی حلقه خط نقطه بی پرگارست
می توان کرد به آهسته رویها هموار گر چه
از سنگدلان روی زمین کهسارست
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد خالکوبی

خال روی مه جبینان گر ز مشک و عنبرست
از شب قدرست خال چهره ماه صیام
نیست در سالی دو عید افزون و از فرخندگی
عید باشد مردمان را سی شب این ماه تمام

شعر در مورد خال گونه

چنین خال زیبا که بر روی توست
پناه غریبی و خال و عمی
فانت الربیع و انت المدام
و مولی الملوک الا فاحکمی
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد خال یار

ای پسر، دیده سفید مرا
خال مشکین تو سیاهی داد
سخن تست سلک مروارید
کابر نیسان ز مه به ماهی داد
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره خالکوبی

بعشوه زلف گشودی، بچهره خال فزودی
اسیر زلف تو گردم، غلام خال تو باشم
کمال فضل بتحصیل عاشقیست، خوش آن دم
که در مطالعه صفحه جمال تو باشم

شعر درباره خال یار

بر عذار لیلی آن خال کبود
چشمه خورشید را نیلوفرست
آتش درویشانه خود ای پسر
از طعام میهمانی بهترست
⇔⇔⇔⇔

شعر خال لب

بهر آشوب دل سوداییان
خال فتنه بر رخ زیبا نهاد
وز پی برک و نوای بلبلان
رنگ و بویی در گل رعنا نهاد
⇔⇔⇔⇔

شعر خال لبت

خال تو گشت و چشم من رهزن خال چون منی
کافر سرخ چشم من دزد دلم خیال تو نخل قد تو
دردلم کاب همی خورد ز خون بین
که چه میوه می دهد زین خورشم نهال تو

شعر خال لب یار

خال او حال مرا برهم زد و خونم بریخت
با که گویم حال این خال به خون آغشته را؟
آسمان برنامه عمرم نبشتست این قضا
در نمی شاید نوشتن نامه بنوشته را

Comments

Popular posts from this blog

بخوانید، حتی اگر کرونا ندارید

قوی شدن استخوان و دندان ها با «شیر بادام»

هر جا زودتر واکسن کرونا عرضه کند، خریداری می کنیم